معلمان بیشترین وقت را برای تماس با دانش آموزان ، مشاهده آنان و کمک به جریان رشد و تکامل آنها در اختیار دارند. معلم باید در روابط با شاگردان از اصول حسنه انسانی آگاه باشد و آنها را به کار بندد و محیطی را به وجود آورد که دانش آموزان، مشکلات خود را با او در میان گذاشته و او در حد توان به اصلاح و تغییر رفتار آنها اقدام نماید.معلم به این موضوع ایمان داشته باشد که رفع موانع تربیتی و کاهش مشکلات دانش آموزان ، خود مقدمه ای برای آماده سازی ذهنی دانش آموزان و ارائه مطالب درسی می باشد.
معلم متعهد، در طریق حفظ و تامین منافع واقعی شاگرد است ، در حل مسائل و مشکلات کوشاست . روحیه اش به گونه ای است از خدمت لذت می برد ، از ساختن و به عمل آوردن دانش آموز و قراردادنش در مسیری که مورد هدف است خرسند است.
بدون داشتن دقت و تمرکز حواس یادگیری صورت نمی گیرد.تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش و مهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند.
ابزار گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه، پرسشنامه، مشاهده و اسناد و مدارک می باشد.با اطلاعات به دست آمده ، مشخص شد مشکل دانش آموزان حواس پرتی یا عدم تمرکز در کلاس است که به دنبال عوامل ایجاد کننده ی آن بر آمدم و راهکار های مناسب با توجه به اطلاغاتی که در کتابها ، تحقیقات در این زمینه و تجربیات شخصی خودم بود ارائه شد.
همه ماجراها از یک رخداد مبارک یا شاید هم نامبارک (قطع ناگهانی برق در یکی از پارکهای آبی) شروع شد.
همه حرف و حدیثهایی که حالا با مخابره شدن کلی خبر گزارش تخصصی و گزارش موشکافانه رسانه ها خوشبختانه ابعاد زیادی از این رخداد را روشن کرده است.
شنیدههای زیادی که از تعلل های بسیار دست اندرکاران حکایت داشت، اما کسی زمینه را برای ابراز آنها فراهم نمی دید.
مگر مسؤولی حاضر بود که گوش کند از چهار پارک آبی مشهد که عنوان «قطب گردشگری بازیهای آبی کشور» را یدک میکشند، وسایل بازی دو پارک هنوز هیچ مجوزی از اداره کل استاندارد و تحقیقات صنعتی دریافت نکرده اند؟
هیچ کس حتی حاضر نبود این خبر منتشر شود که یکی از این دو پارک فک پلمب کرده و از تجهیزاتی بهره میبرد که از نظر اداره کل استاندارد، تخلف است.
جالبتر اینکه باز شدن پرونده یکی از پارکهای جنجالی در محاکم قضایی نیز چنان مورد بی تفاوتی قرار گرفته که برخی با دفاعی جانانه با ادعای اینکه مجموعه مذکور تمامی مجوزهای لازم را دارد، قصد دارند بدون سر و صدا به ماجرا پایان دهند.
از سوی دیگر در این پرونده در نهایت بی انصافی حمایت ازسرمایه گذار بخش خصوصی جایگزین تأمین امنیت و آرامش عمومی شده است. گزارشگر ما برای پاسخ به همه دغدغه های مطرح شده و اطلاع از آخرین وضعیت استاندارد و ایمنی تجهیزات پارکهای آبی مشهد سراغ معاون ارزیابی و انطباق اداره کل استاندارد و تحقیقات صنعتی خراسان رضوی می رود.
حامد محمدی در گفت و گو با گزارشگر ما وضعیت موجود را این گونه تشریح میکند: در مشهد چهار مجتمع آبی داریم که دو مجموعه مجوزهای استاندارد را دریافت کردهاند،گزارش تخصصی اما دو مجتمع تاکنون نتوانستهاند این مجوز را دریافت کنند. هرچند باید اذعان داشت بحث تجهیزات بازی در مجموعه های آبی از استخر مجزاست و از این نظر تنها سرسرههای آبی مشمول استاندارد اجباری میشوند.
قربانی پور برگه های طراحی شده ای را هم نشانم میدهد که هر دانش آموز کتابی را که خوانده است، در آن معرفی میکند. این را هم میگوید که در ساعتی که کلاسی زنگ کتابخوانی دارد، نوشته ای درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی به در کلاس نصب میشود تا بقیه بدانند زنگ کتابخوانی است و هیچ کس نباید مزاحم کتابخوانی بچه ها بشود.
در زمان اجرای طرح زنگ کتاب دانش آموزان هر کلاس برای دو تا سه بار به کتابخانه فردوسی رفتند تا آنجا هم کتاب بخوانند و هم با مخزن و کتابخانه آشنا شوند.
کتابخوانی با خانواده در خانه
این مدیر، کتاب دوست و همکارانش حتی به اینکه دانش آموزان تنها در گزارش تخصصی مدرسه کتاب بخوانند، بسنده نکردند و برای خانواده ها هم برنامه ای طراحی کردند. شکل اجرای برنامه هم به گونه ای بود که باید همه خانواده در گزارش تخصصی یک ساعت خاص در هفته که به مدرسه اعلام کرده بودند، با هم کتاب بخوانند و مدرسه هم برای اینکه از چند و چون اجرای برنامه با خبر شود، به طور اتفاقی با خانواده ها تماس میگیرد و کسب اطلاع میکند.
قبول کنید که در وانفسای نداشتن برنامه برای ترویج کتابخوانی آن هم از سالهای کودکی، حرکتهایی از این دست آدم را سر ذوق میآورد.
گزارش تخصصی کاش گزارش بعدی ما از مدرسه شما باشد
حالا به عنوان کسی که دستی در کار کتاب دارم، منتظرم تا در یکی از روزهای سال تحصیلی جدید سری به مدرسه امام حسین(ع) بزنم و از نزدیک شاهد این اتفاق خوب باشم.
امیدوارم شما خواننده ای که این مطلب را میخوانید؛ معلم، مدیر و یا معاون در یکی از مدارس باشید و خواندن این مطلب برای شما هم ایجاد انگیزه کند تا گزارش بعدی ما از مدرسه شما باشد.
امیدوارم روزی برسد که این حرکتها فراگیر شود و بچه های معصوم ما به جای اینکه کتاب را برای کسب نمره و قبول شدن بخوانند، برای این بخوانند که از آن لذت ببرند و از آن چیزی یاد بگیرند.
گزارش تخصصی علیرضا قربانی پور، مدیر خوش ذوق و اهل کتاب به چای دعوتم میکند و از طرح زنگ کتابخوانی برایم میگوید. او یک ماهی است که به این مدرسه آمده، اما در همین مدت اندک هم به فکر ادامه این راه در مدرسه جدید است.
این مدیر خوش ذوق درباره شروع این حرکت میگوید: «چند سال پیش با همکاران درباره برخی مشکلات دانش آموزان صحبت میکردیم و یکی از مشکلاتی که به نظر بنده و همکاران رسید، ارتباط نداشتن دانشآموزان با کتاب و کتابخوانی بود. طرح این مشکل و در کنار آن تأکیدات رهبری در بحث کتابخوانی انگیزهای شد برای راهاندازی زنگ کتابخوانی در مدرسه. مقدمات کار را با برگزاری نمایشگاه کوچک کتاب و مسابقه کتابخوانی میان دانشآموزان شروع کردیم. قرارمان هم بر این شد که در زنگ کتابخوانی - که در هفته برای هر کلاس یک ساعت مشخص شد - هم معلم کلاس کتاب غیر درسی و کمک درسی بخواند و هم دانش آموزان.
پس از پایان زنگ کتابخوانی، معلمان در دفتر و در زنگ تفریح فرصت داشتند تا 20 دقیقه از کار انجام شده گزارشی بدهند و نقاط ضعف و قوت طرح بررسی میشد.
این اتفاق سبب شد که دانش آموزان بیشتر با کتاب مأنوس بشوند؛ چون فرصتی بود گزارش تخصصی برای اینکه هر کتابی را که دوست دارند، بخوانند.
در مدسه قبلی ام که مدرسه امام حسین(ع) شماره 4 بود هم این حرکت ادامه داشت و نکته جالب اینکه وقتی دانش آموزان با کتاب دوست میشوند، حاضرند برای آن هزینه هم بکنند؛ مثلا ما برای اینکه بچه ها به کتابهای بیشتری دسترسی داشته باشند، صندوقی در هر کلاس قرار دادیم تا هر کدام از دانش آموزان ماهانه مبلغ هزار تومان به این مسأله اختصاص بدهند و آنجا ما شاهد بودیم برخی دانش آموزان خیلی بیشتر به این صندوق کمک کردند که سبب شد بتوانیم کتابهای خوبی برای آنها تهیه کنیم.
چند وقت پیش در برنامه «کتاب خوان» که برای ترویج کتاب و کتابخوانی در تالار نور برگزار میشد، شرکت کردم. گزارش آن ماجرا 27 مرداد چاپ شد. در انتهای آن مطلب پیشنهاد دادم که برای اینکه در بحث کتابخوانی به نتیجه بهتر برسیم، باید این اتفاق از کودکان شروع شود و در این باره چند جمله ای نوشته بودم.
فردای آن روز آقایی زنگ زد و از بابت مطلب و بخصوص پیشنهادم تشکر کرد. گزارش تخصصی خواننده عزیزی که تماس گرفت، این را هم گفت که مدیر یکی از مدارس مشهد است و قدمهایی در راه ترویج کتابخوانی در مدرسه ای که مدیر آن است، بر داشته است. دوست داشت در این باره از تجربیاتش بگوید، شاید انگیزه ای شود برای دیگران که آنان هم قدمی بردارند که استقبال کردم و به جای اینکه ایشان به دفتر روزنامه بیایند، یک شنبه به دبستان پسرانه امام حسین(ع) واحد دو در چهار راه پل خاکی رفتم، آن هم در روزهایی که مدرسه در حال آماده شدن برای مهر است و چند روز دیگر حیاط مدرسه پر از جیغ و داد و لبخندهای کودکانه خواهد شد.